Tanhayi 1 Masih Mohaghegh





تنهایی 1

    متن آهنگ تنهایی 1 از مسیح محقق

    رفته بودم (لب) حوض
    تا ببینم شاید، عکس تنهایی خودرا در آب
    آب در حوض نبود، ماهیا ن می گفتند:
    هیچ تقصیر درختان نیست.
    ظهر دم کرده تابستان بود،
    پسر روشن آب ، لب پاشویه نشست
    وعقاب خورشید،آمد اورا به هوا برد که برد.

    به درک راه نبردیم به اکسیژن آب
    برق از پولک ما رفت که رفت
    ولی عکس آن میخک قرمز در آب
    که اگر باد میآمد دل او، پشت چین های تغافل میزد.
    چشم ما بود
    روزنی بود به اقرار بهشت
    تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی
    همت کن و بگو
    ماهیان حوض شان بی آب است
    باد میرفت به سر وقت چنار
    من به سر وقت خدا میرفتم



اUpload Tanhayi 1