Khazan Eshegh By Davod Maghami Davod Maghami





خزان عشق

    متن آهنگ خزان عشق از داوود مقامی

    ناز و کرشمه بس کن ای مه آسمانی
    می گذری خرامان از غم دل چه دانی
    من به خیال وصلت ناله کنم شبانگاه
    تا تو امید جانم کی ز غمم رهایی
    تو بیا صنما به من خسته وفا کن
    دل خون شده را به وفا غرق صفا کن
    ز چه بی خبری گل من ز رسم یاری
    بنشین به برم پس از این ترک جفا کن

    آاااااااااااا.....
    روزی ای دیوا آه شرر بار من
    گیرد دامانت سوزد جانت
    چون پیمانت بشکستی
    ترسم چون گلها با همه افسونگری
    چون پاییز آید عمرت پاید
    ز چه ام دل خود بگسستی

    ناگهان دیدم آن دیو طلای خزان
    داد من گرید از دست تو و بی امان
    ای صبا یک شب از محفل یارم گذر
    تار مویی از او بهر من آور بشان



اUpload Khazan Eshegh By Davod Maghami