Be Jaai Ke Bedan Safar Nakardeham Ahmadreza Ahmadi





به جایی که بدان سفر نکرده ام

    متن آهنگ به جایی که بدان سفر نکرده ام از احمدرضا احمدی

    به جایی که بدان سفر نکرده ام به جایی دور در ورای هر تجربه
    چشمان تو سکوت خود را دارند
    در ظریف ترین حالت تو چیزهایی است که اسیرم می کند
    چیزهایی چنان نزدیک که نمی توان بدان دست یافت .

    کوتاهترین نگاهت به آسانی اسیرم می کند
    و حتی اگر همچون انگشتان، خود را بسته باشم
    برگ به برگ مرا می توانی بگشایی
    به همان سان که بهار نخستین گل سرخ اش را
    ( به لمسی رازآلود و سبک دست ) می گشاید.

    یا اگر بخواهی مرا بربندی، من و زندگی ام هر دو
    به ناگاه و به زیبایی بسته می شویم
    به همان سان که وقتی دل گل به او می گوید:
    همه جا دارد دانه دانه برف می بارد .

    هیچ چیز این جهان که پیش روی ماست
    به ظرافت شگفت تو نمی رسد
    ظرافتی که
    در هر نفس وا می داردم
    با رنگ مهر،مرگ و جاودانگی را رنگی دیگر زنم.

    نمی دانم چه در توست که می بندد و می گشاید
    تنها می دانم چیزی در من هست که می داند
    چشمان تو ریشه دارتر از هر گل سرخ است
    و حتی باران هم چنین دستان کوچکی ندارد .

    -ای . ای . کامینگز



اUpload Be Jaai Ke Bedan Safar Nakardeham