Dah Bahar Homeyra





ده بهار

    متن آهنگ ده بهار از حمیرا

    تو رو هرگز ندیدن میدونی که سخته عزیزم
    دست من نیست به خدا بی اختیار اشک میریزم
    یه بهار و دو بهار و تا حالا گذشته ده بهار
    دنیا داد میزنه دیگه بسه انتظار، دیگه بسه انتظار
    شاید که امشب به طلوع صبح فردا نرسه
    شاید این تشنه خسته پا به دریا نرسه

    نمی دونم واسمون چه خوابی دیده روزگار
    تو رو قسم به اون خدا نزار بگذره بهار،‌نزار بگذره بهار
    عزیزم یه حدی داره لحظه های انتظار
    تو رو قسم به اون خدا نزار بگذره بهار، نزار بگذره بهار

    شاید که امشب به طلوع صبح فردا نرسه
    شاید این تشنه خسته پا به دریا نرسه

    تو رو هرگز ندیدن میدونی که سخته عزیزم
    دست من نیست به خدا بی اختیار اشک میریزم
    یه بهار و دو بهار و تا حالا گذشته ده بهار
    دنیا داد میزنه دیگه بسه انتظار، دیگه بسه انتظار
    شاید که امشب به طلوع صبح فردا نرسه
    شاید این تشنه خسته پا به دریا نرسه



Download Dah Bahar Homeyra