Mitavan Va Bayad By Marjan Marjan





می توان و باید

    متن آهنگ می توان و باید از مرجان

    زمانی که زمین مسخ سکون بود دل دریا دلادریای خون بود
    به دریا دل زدی بیشکوتردید شدی همسایه و همجنس خورشید
    تو از رفتن سرودی بیمحابا کشیدی خط باطل روی شبها
    ای که پیش باورت رنگ میبازه هرچی شاید
    پابهپات رد میشم ازشب با تو میتوان و باید

    مث ابر سخاوتبیتوقعمث بارون رحمت بیبهونه
    فدا کردی تموم زندگیتو که رسم عاشقی زنده بمونه
    برای ما که دور ازخونه بودیمتو چشمات موجی از همبستگی بود
    واسه هر رود سردرگم پیامتبه دریا رفتن و پیوستگی بود
    ای که پیش باورت رنگ میبازه هرچی شاید
    پابهپات رد میشم ازشب با تو میتوان و باید

    تو گفتی میتوان از خود رها شد چه بیباور به این اندیشه بودیم
    ولی وقتی به تو ما دلسپردیم غبار از بال و پرهامون زدودیم
    نشون دادی که میشه سرنوشتو گرفت از پنجههای جبر تقدیر
    تو معنای دیگه دادی به انسانتو مؤمن بودی از اول به تغییر
    ای که پیش باورت رنگ میبازه هرچی شاید
    پابهپات رد میشم ازشب با تو میتوان و باید



اUpload Mitavan Va Bayad By Marjan